ئوووم. من که مشکل زيادي با تابستون ندارم. خب گرمه ديگه. زمستونم عوضش سرده. من فقط عاشق بهارم اونم تا نيمه ارديبهشت.
ماه رمضون هم خدا ثابت کرده، قبلش همه زورهاي گرما رو مي زنه و تويماه رمضون شدت گرما کم ميشه. براي کسايي مثل من که شاغلن هم کلاً روز به کار مي گذره و بعدم تا بيايم خونه يه چرت بزنيم اذانه. من که به شخصه پارسال به طور کال لذتشو بردم. فکر کنم دو روز از شدت گرما و عطش داشتم هلاک مي شدم که يوهو اسمس تو اومد"اين روزها که آب مي بينيم و نميخوريم، بگيم يا ابوالفضل"
تولد وبلاگ رو هم مامانش بايد جشن مي گرفت ما هم مي اومديم کادو مي گرفتيم. حالا تولد خودتو اطلاع رساني کن. شهريورو.
بعدشم همين.
خوش گذشت؟
سلام
ما از سفر برگشتيم ولي حسي نيست براي به روز شدن!
شعرت خوشگل بود
ناشکري نکن و فصل دوست نداشتني رو ديگه نگو!
فصل ها آفريده هاي خداوند هستن و روزها و ماه ها و سال ها...