سفارش تبلیغ
صبا ویژن


خلوت من

فیلم سینمایی «طلا و مس» ساخته ی «همایون اسعدیان»، فیلمی نیست که به تازگی اکران شده باشه اما من به تازگی موفق به دیدنش شدم و حس کردم باید قدری درباره ش حرف زد (یا به عبارتی نوشت). وقتی در جایی خوندم که «طلا ومس» مورد توجه رهبر قرار گرفته و ایشون فیلم رو تمجید کردن، کنجکاوتر شدم تا ببینم موضوع از چه قراره.
فضای فیلم، بسیار شباهت داشت به فیلم «زیر نور ماهِ» سید رضا میرکریمی. اما «طلا و مس» صرفا قصه ی زندگی یک طلبه ی جوان رو روایت می کنه با مشکلات خاص خودش. طلبه ای که به خاطر بیماریِ همسرش، از درس خوندن هم فاصله می گیره و ناچار میشه به "چیزهای کوچک" توجه کنه. طلبه ی نیشابوری برای ادامه ی تحصیلش با خانواده به تهران کوچ می کنه تا به قول خودش سعادتی بشه و از کلاس اخلاقِ "حاج آقا رحیم" استفاده بکنه. کلاسی که گرچه هرگز موفق به شرکتِ در اون نمی شه، اما به واسطه ی اتفاقاتی که براش می افته، از اون درسِ اخلاق بی نصیب نمی مونه.

اکسیر عشق در مسم افتاد و زر شدم

 

بازی روان و رئالیستیِ «بهروز شعیبی» در نقش طلبه ی جوان و «نگار جواهریان» در نقش همسرش، یکی از نقاط قوتِ اصلیِ این فیلمه. سکانس ها و دیالوگ ها و حتی عمل ها و عکس العمل ها به حدی به زندگیِ عادیِ آدم ها شباهت داره که جای هیچ نقدی رو باقی نمی گذاره. روایت گریِ ساده و به دور از پیچیدگی های مرسوم، نمونه‏ی بارزی از شیوه‏ی رئالیستیِ فیلم محسوب میشه.
فیلم حتی دیالوگ پیچیده و غیر قابل هضمی نداره، با این حال سرشار از مفاهیم عمیق عرفانیه. بخصوص در چند سکانسِ پایانی. این سادگی و صراحت، حتی تلخ بودنِ موضوعِ فیلم رو هم تحت شعاع خودش قرار میده و در بعضی جاها شیرینش می کنه.
... و صحنه ی پایانی فیلم، که بغض غریبی در گلوی من ساخت.

........................................................
پایین نوشت1: بلاخره سعادت شد و فیلم «ملک سلیمان» رو دیدم. اون هم در سینما!
پایین نوشت2:

عشــق تا بر «دل» بیچاره فرو ریختنی ست
دل اگر کـــــوه! به یکبـاره فرو ریختنی ست

- فاضل نظری -

 

 


نوشته شده در سه شنبه 89/11/26ساعت 2:14 عصر توسط رضوان تو بنویس ( ) | |


آخرین مطالب
» تو سالها سرنشین این گوشه از شهر بودی...
آمپاسِ شَدید!
خلوتی که شلوغ شد
طوفانی از واژه ها
همه ی دغدغه های من
سنای من
سیسمونی و باقی قضایا
[عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com