اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَّذي اَشْهَدَناستايش خدايي را سزاست که ما رامَشْهَدَ اَوْلِيائِهِ في رَجَبٍ وَاَوْجَبَ عَلَيْنا مِنْ حَقِّهِمْ ما قَدْ وَجَبَدر ماه رجب به زيارتگاه اوليائش رسانيد و واجب کرد بر ما از حق ايشان آنچه را که واجب بودوَصَلَّي اللّهُ عَلي مُحَمَّدٍ الْمُنْتَجَبِ وَعَلي اَوْصِياَّئِهِ الْحُجُبِ اَللّهُمَّو درود خدا بر محمد برگزيده و بر اوصياء در پس پرده اش خدايافَکَما اَشْهَدْتَنا مَشْهَدَهُمْ فَاَنْجِزْ لَنا مَوْعِدَهُمْ وَاَوْرِدْنا مَوْرِدَهُمْ چنانچه ما را موفق به زيارت مرقدشان کردي پس وعده آنها را نيز درباره ما وفا کن و ما را در جاي ورود آنها وارد کنغَيْرَ مُحَلَّئينَ عَنْ وِرْدٍ في دارِ الْمُقامَةِ وَالْخُلْدِ وَالسَّلامُ عَلَيْکُمْ نه اينکه ما را از ورود در خانه اقامت و خلود دور سازند سلام بر شما که براستياِنّي [قَدْ]قَصَدْتُکُمْ وَاعْتَمَدْتُکُمْ بِمَسْئَلَتي وَحاجَتي وَهِيَ فَکاکُ رَقَبَتي مِنَ النّارِمن شما را مقصود خويش قرار داده و در خواسته و حاجتم به شما تکيه کردم و آن حاجت و خواسته ام آزاديم از آتش دوزخوَالْمَقَرُّ مَعَکُمْ في دارِ الْقَرارِ مَعَ شيعَتِکُمُ الاْبْرارِ و جايگير شدنم با شما است در خانه هميشگي با شيعيان نيکوکارتان وَالسَّلامُ عَلَيْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدّارِ و سلام بر شما به خاطر آن شکيبايي که کرديد و چه نيکو است سرانجام آن خانه بهشت ، اَنَا سائِلُکُمْ وَآمِلُکُمْ فيمامن از شما مي خواهم و آرزومند شمايم درآن چيزهايي کهاِلَيْکُمُ التَّفْويضُ وَعَلَيْکُمُ التَّعْويضُ فَبِکُمْ يُجْبَرُ الْمَهيضُ دراختيار شما است وتعويض آن برعهده شمااست پس بوساطت شماجوش مي خورد استخوان شکستهوَيُشْفَي الْمَريضُ وَما تَزْدادُ الاْرْحامُ وَما تَغيضُ اِنّي بِسِرِّکُمْ مُؤْمِنٌو درمان شود شخص بيمار و آنچه در رحم ها زياد گردد يا کم شود همانا من به راز شما معتقدموَلِقَوْلِکُمْ مُسَلِّمٌ وَعَلَي اللّهِ بِکُمْ مُقْسِمٌ في رَجْعي بِحَوائِجيو به گفتار شما تسليمم و خدا را به شما قسم مي دهم که از اينجا که بازگردم حوائجم را گرفتهوَقَضائِها وَاِمْضائِها وَاِنْجاحِها وَاِبْراحِها وَبِشُؤُني لَدَيْکُمْوبرآورده شده و به امضاء رسيده باشد و بدانها کامياب گشته و سختيش رفع شده باشد و نيز درباره کارهايم نزد شماوَصَلاحِها وَالسَّلامُ عَلَيْکُمْ سَلامَ مُوَدِّعٍ وَلَکُمْ حَوائِجَهُ مُودِعٌو اصلاحش را از او خواهم و سلام بر شما سلام خداحافظي کننده اي که حاجتهاي خود را نزد شما سپردهيَسْئَلُ اللّهَ اِلَيْکُمُ الْمَرْجِعَ وَسَعْيُهُ اِلَيْکُمْ غَيْرُ مُنْقَطِعٍ وَاَنْ يَرْجِعَني مِنْو از خدا خواهد که دوباره نزد شما آيد و راهش بسوي شما بريده نشود و نيز خواهم که خدا مرا از
حَضْرَتِکُمْ خَيْرَ مَرْجِعٍ اِلي جَنابٍ مُمْرِعٍ وَخَفْضٍ مُوَسَّعٍ وَدَعَةٍمحضر شما به بهترين وجهي برگرداند، برگرداند بسوي جايي سرسبز و خرم و زندگاني وسيع و گواراوَمَهَلٍ اِلي حينِ الاْجَلِ وَخَيْرِ مَصيرٍ وَمَحَلٍّ في النَّعيمِ الاْزَلِو در خوشي و آسايش تا هنگام رسيدن مرگ و بهترين سرانجام و جايگاه در بهشت پرنعمت ازليوَالْعَيْشِ الْمُقْتَبَلِ وَدَوامِ الاُْکُلِ وَشُرْبِ الرَّحيقِ وَالسَّلْسَلِ وَعَلٍّو زندگي آينده و خوراکيهاي هميشگي و نوشيدن شراب و آب پاکيزه و گوارا در چند باروَنَهَلٍ لا سَاَمَ مِنْهُ وَلا مَلَلَ وَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ وَتَحِيّاتُهُ عَلَيْکُمْو يکبار که نوشيدنش خستگي و ملال نياورد و رحمت خدا و برکات و تحيتهاي او بر شما بادحَتّيَ الْعَوْدِ اِلي حَضْرَتِکُمْ والْفَوزِ في کَرَّتِکُمْ وَالْحَشْرِ في زُمْرَتِکُمْتا هنگام بازگشت من به نزد شما و رستگار شدن در زمان رجعت شما و محشور شدن در زمره شماوَرَحْمَةُ اللّهِ وَبَرَکاتُهُ عَلَيْکُمْ وَصَلَواتُهُ وَتَحِيّاتُهُ وَهُوَ حَسْبُنا وَنِعْمَ الْوَکيلُو رحمت خدا و برکاتش و درودها و تحياتش بر شما باد و او ما را بس است و نيکووکيلي است