حسودي نداره عزيزم
1 بار گفته بودم
"حالا حکمت چشمهاي قرمز و صداي لرزون رو متوجه ميشم .
آدم گاهي وقتا به شدت احتياج داره که کسي ازش بپرسه :
چته ؟ چرا گريه کردي ؟"
خوب نعمتي داري
قدرشو بدون
من از اون دست آدمهايي هستم که مي توني بهشون غبطه بخوري يا حسودي کني.
ولي هفته پيش سر کار حالم خوب نبود بايد گريه مي کردم، رفتم تو دستشوي محل کار يه دل سير که نه، ولي در حد خفه نشدن، گريه کردم اومدم بيرون، وارد دفتر شدم منشيمون داد زد "گريه کردي؟"
خيلي تيز بود، وگرنه هيچي معلوم ني اصولاً.
ولي منم کم گريه مي کنما. يعني اگه کار به گريه برسه يعني حالم خيلي بد بوده.
در مورد قالب راستش قالب هاي مژگان بد نيستن .
کلا قالب پيدا کردن کار راحتي نيست!
در مورد گريه هم... فکر کنم من حد نرمال رو دارم يعني نه خيلي تابلو مي شم و نه جوري هستم که کسي متوجه نشه گريه کردم!
راستي! مشخصه تو کار شعر هستي ها!
اين چند وقته که مي خونم اين جا رو متوجه شدم انتخابت تو شعر عاليه!
اين سايت هم بد نيست براي قالب
http://www.avazak.ir/
دِلگيــــرمـ ؛
از خـــودمــ ...
از تـــو ،
از واژه مــــــا !
دِلـــمـ يكــ دل ِ سيـــر بــي كســي مــي خـــواهــد
بــِـه وسعـتــ تَنهــايــي هــاي بيــن مـــا
منم اين مشکل رو دارم..البته مه فقط در مورد گزيه...کلآ از بس در حالت عادي ميگم و ميخندم و مجلس گرم کن هستم - همچين يه ذره که توو خودم باشم عالم و دنيا مي فهمن!!!!
واللللللللا
سلام.. اميدوارم هواي دلت هميشه آفتابي باشه
اگرم باروني بود زياد نگران نباش.. دل يه وقتاييم هواي باروني رو ميطلبه
موفق باشي