• وبلاگ : خلوت من
  • يادداشت : حق... حق!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 14 عمومي
  • پارسي يار : 2 علاقه ، 1 نظر
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + حسام الدين مقدس زاده 
    قيدار را خواندم!
    فوق العاده بود...
    آنجا که علي فتاح هم بود! آن جا که مردها مرد بودند و نامردها هم حتي بودند تا موازنه برقرار باشد.
    آنجا که سيد گلپا بود تا تمثال وجود معناي عالم بالا باشد اما نه آنقدر دور و دست نايافتني که همين قدر نزديک و دست يافتني!
    قيدار روح داشت در صفحاتش! روحي درست چون منِ او! تو مي گشتي به دنبال حضور شخصيت ها! همذات پنداري ميکردي با قيدار يا لااقل داش صفدر... شايد هم علي فتاح!
    بود شخصيت به اندازه اي که بتواني خودت را در يک کدام پيدا کني!
    و بود آن قدر خواندني که از نامش مي نمود!
    قيدار اميرخاني هم مثل ساير آثارش خواندني و دوست داشتني بود...

    پاسخ

    كاملا همينطوره. دلچسب و خواندني. ممنون از تشريف فرمائيتون.