تشكر
سلام خانم مشهدي
خوبي
زيارت مقبول حق
ممنون دعاهاتم
اون شعر که تو وبلاگه بند اولش همونجا که ميگه :در کنار کوچه هاي تنگ شهر
پيرمردي خسته و تبدار بود
زير لب سيگار ته نارنجي اش
دود ميداد و غرق افکار بود
از شعرهاي قبلي خودم برداشتم و تکميلش کردم آخه از تکميل اول خوشم نمي اومد
يه جورائي حس مي کنم داستان زندگي خودمه
ولي بهخ معصوم نگي ها ناراحت ميشه
بازم دعامون کن
تا بعد
سلام
راديو زمانه يه سايت هست از هلند ساپورت ميشه
http://www.radiozamaaneh.com/
موفق باشيد
سلامآجي خوب ما چطوره؟خوبيد؟ سلامتيد؟
سلام رضوان جان...خوبي؟
رسيدن بخيرُ كه خودت گفتي ـ زيارت قبولُ هم كه توي كامنتاي پست قبلي گفتم...
اما دل نوشته ت...منو برد به صحن آزاديُ در روبروي ضريح///
دوباره سلام
همه حرفهامونو چند دقيقه قبل گفتيم و حرفام تموم شد
فعلا
ولي من نميخواستم بگم رسيدن به خير
ميخواستم بگم زيارت قبول
راستي خوب وبلاگتونو شلوغ كرديم راضي بوديد
عزيز دلم زيارت قبول.
من دير ديدم پيغامت رو. اما دعاي كلي براي دوستان كردم كه حالا تو هم يكي از اونهايي.
نوشته ات خيلي با حال بود. با- حال. متوجه اي كه؟
قربانت.
امروز حتما ماروهم دعاكنيد !
بهمون سر بزنيد خوشحال ميشيم !
باروني باشي ياحق...............
سلام ؛ممنون كه به وبلاگ ما سر مي زنين ! ما رو فراموش كردينا
اين ايام رو به شما تسليت مي گم و التماس دعا دارم واقعي نه ظاهري
اميدوارم سالم و سلامت و سعادتمند باشين زير سايه ائمه معصومين .
يا حسين جان مددمون كنممنون
زيارتت قبول..نوشته ات خيلي من رو به فكر برد....حالا بماند چه فكري...
خوب دعاهايي كردي ايشالله براورده بشه...
مخصوصا كه چشمها كار خودشونو كردن...
سلام آبجي نازم
زيارت قبول قبول قبول!
خوبي؟ خوشي ؟سلامتي؟
شال گردن نارنجي جيغ..؟چقدر خوش سليقه اي!!
الان فهميدي چي شد؟كلا هيچي نفهميدم از پستت!ئه!دعوام نكن!خب چيكار كنم؟ذاتا خنگ آفريده شدم!بگذريم.
مي گم بيا يه قرار بذاريم دوتايي بريم منم اوني رو كه مي گي ببينم!
يا حق