عزيزم رضوان جان
منو ببخش. چند وقتي دسترسي به اينترنت نداشتم... مي دوني كه ديگه سركار هم نميرم... فعلا فقط توي خوش گذروندن هستم... راستش... انگار به اندازه ي همه ي سالهايي كه كار كردم خسته ام...
ولي اينو بدون... كه دختر اهوازي ِ خوب... من خيلي دوستت دارم.
سلام
من كه نخوندمش...
راستش اصلا هم حسش نيست بخونم....
اميدوارم يه روزي حسش بياد بخونم....
در پناه دوست...
يا حق
سلام .
زيبا مي نويسي . اثر جديد امير خاني رو تجربه نكردم . در مورد ناخن ها هم موافقم ! دروغ مي گويند بعضي وقت ها !
اما خدمت رسيديم دعوتتان كنيم براي چهله. نسيمي از بهشت براي چهله جديد ثبت نام مي کند . ماه شعبان و رمضان با (زيارت امين الله و ال يسين ) اگر مايليد با نام يک شهيد ثبت نام کنيد .توضيحات کامل در وب داده شده است .
ياعلي.
هميشه از انتهائي ترين خط شروع ميشه..
و من ميمونم در باور يك بي انتهايي..
ميشكنم..شكستنم صداش قشنگه...
براي اون لحظه اي كه ميخوام گلش بگبرم..
و بي سر و صدا باين مي انديشم..كه رضوان از اصول نماز شب بيشتر آگاهه..يا باور درد مردي سياه..در سرزمين غربي دور....
هميشه از انتهايي ترين خط شروع ميشه....
پس بلاخره خوندي.
ديدي گفتم راحته ترس نداره. تو هات جالب بود. اما جاني و ميوندار هم تو دارن. حتي يه توي عميق دارن. همه قابل ستايشن. آدمن. و ... بعد هم من قيمت رو زمان نمايشگاه نوشته بودم. كه 1000 تومن تخفيف داره. نوشته بودم 5000 تومن خريدم. نوشته بودم گرون شده كتاب. خيلي.
---------------------
رضوان جدي ناراحت شدم. من چرا بايد تو رو مسخره کنم . خب لابد دليل دارم براي کارهام. تو چرا اينجوري فکر مي کني. عزيز دلم من که از اول از تو نخواستم بياي، تو اصرار داشتي بهت بدم. حالا اگه دوست داري بيا اگه نه نيا. به هر حال من تو و وبلاگهات رو دوست دام و سر مي زنم مثل اول. اما تو هيچ وقت مجبور نيستي و نبودي. اگر اومدي لطفاً گير نده من هيچ انتظار ديگه اي ازت ندارم ممنونت مي شم. قربانت.
يا علي.
چشمتون روشن
چي بگم
من كه نخوندمش
شايد هم نخونمش
كلا فصل رمان خواني ام نيست
شايد چند ماه ديگه
بالاي گهواره اي خواندمش
تا خوابش بگيرد
محمد حسيني
همين!
سلام.چه خوب كه خونديش!
بعضي جاها مخالفم
موفق باشي
نظرمان آن لاين گفته و پاسخ گرفته شد! جهت حاضري زدن!
سلام عليکم
يا لطيف!
راستش نخوندم! ديدم در مورد بيوتن هست نخوندم! افشاسازي كردين توش؟ چيزي از داستان لو رفته تو پستتون؟ راستش ترسيدم چيزي در مورد داستان باشه توش! هست حالا؟ چون تصميم دارم بخونمش نمي خوام برام جذابيت نداشته باشه! اگه پستتون افشاسازي نكرده بگيد بخونم :دي
التماس دعا
يا علي
سلام.چطوري؟ توي روزنامه ي جام جم 19 تير يه نقد مفصل درباره ي بيوتن نوشته شده.اتفاقا يكي از منتقد ها هم تقريبا نظرش مثل تو بود. اسمش هم هست محسن مومني كه داستان نويسه و مسوول مركز آفرينش هاي ادبي حوزه ي هنري.گفته: به نظر من در اين رمان حرف زياد زده ميشه و آدم احساس ميكنه كه آقاي اميرخاني مي خواسته مقاله بنويسه و حرفهاشو وارد رمان كرده.
منم دارم كتاب كوير دكتر شريعتي رو ميخونم.دنيايي داره واسه خودش.
جمله ي پاياني:
ما موجوداتي بشري كه تجربه روحاني دارند نيستيم ، بلكه موجوداتي روحاني هستيم كه تجربه بشري دارند.