• وبلاگ : خلوت من
  • يادداشت : زندگي
  • نظرات : 2 خصوصي ، 23 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    هميشه بهانه‌اي براي زندگي کردن مي‌توان پيدا کرد. هميشه و در هر حال.

    نوشته‌اي پيشينت درباره‌ي کتاب مستور را نيز خواندم. اين کتاب را سال‌ها پيش زماني که هنوز دودل، شکاک و مذبذب بودم، خواندم.

    داستان مستور در آن زمان تا حدي برايم آرامش‌بخش بود، اما حالا ديگر . . .

    به نظر من کتابي ساده و صميمي است و صادقانه نيز نوشته شده است؛ يعني مستور دغدغه‌هاي شخصي خود را با صداقت در آن منعکس کرده است. اين کتاب براي کساني که دودلي و شکاکيت دامان آن‌ها را گرفته و رها نمي‌کند، ممکن است کمي چاره‌ساز باشد. اما براي پذيرفتن کامل از آن، بايد مقداري ساده‌لوح و ساده‌انديش نيز بود.

    در مورد جدانويسي هم بايد بگويم که بسياري از نويسندگان اين رسم الخط را استفاده مي‌کنند. که از ميان معاصران، اميرخاني به اين مسأله پافشاري شديدي دارد. کار خوبي است. جدانويسي هويت اصلي کلمات را به آن‌ها باز مي‌گرداند.