دبيرستاني که بودم يه نامرد!!!! چادرم رو دزديد وقتي توي کلاس نبودم!
اون روز از يکي از بچه ها که چادر مي پوشيد ولي چادري نبود چادرش رو گرفتم. بعد با خودم گفتم خدايا من همه رو مي تونم ببخشم ولي اون يکه چادرم رو دزديد رو نه! چون فکر نکرد من چه جوري بايد برم خونه! حالا ولي مي گم خدايا اگه توبه کرده از کارهاي بدش و تو بخشيدي منم مي بخشم!
کلاس اول هم که بودم .....
تو اون پست "من چادري ام" رو توي وبلاگ من نخوندي!؟