وبلاگ :
خلوت من
يادداشت :
يک اعتراف ساده
نظرات :
2
خصوصي ،
19
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
صوفي
سلام
1- دست خطت خيلي قشنگه . تصور کردم اگر من بر فرض محال نوشته هاي وبلاگمو يه دور تو دفتر بنويسم و بعد عکسشو بزارم تو وبلاگم ، چه فاجعه اي به بار مياد ! البته منم اوايل وبلاگ نويسي و قبل از اون دفترچه هاي رنگي داشتم که توش مينوشتم ...
2- يه پيامکي يه بار واسم اومد به اين مضمون : افرادي که کنار دريا زندگي ميکنند بعد از مدتي به صداي آرامشبخش دريا عادت ميکنند ... عادت قصه تلخي داره ...
3- فکر کنم به زويا پيرزاد علاقمند شدي و بعد از " چراغها را من خاموش ميکنم ." رفتي سراغ " عادت ميکنيم " و ...
4- عشق تنها دارايي آدمهاست براي سفر بزرگشون براي تا ابد . به نظرم اين شعر يکم با بي انصافي دربارش حرف زده ...
شاد باشي .
پاسخ
سلام خانومي. خيلي ذوق کردم که متوجه شدم همه ي مطلبم رو با دقت کامل خوندي و نظرت رو هم کامل دادي. ممنون عزيزم.