سلام
يك بار نه...3بار نوشته ات را خوندم...
وچيزي جزهمين...ندارم...واگويه ها و گويه هاي همه ماهمين است...سه نقطه...ياد كتابي داستان گون از دكتر شريعتي افتادم،يك جلوش بي نهايت صفرها!!!!اما حرف ها و نگاهها وحتي فاصله هاي زندگي ،اشك ها،بغض ها،خنده هاي معني دار،غريبه هاي آشنا،شيداها،مجازهاي حقيقي ،حقيقتهاي مجازي،همه وهمه3نقطه تا بي نهايت نقطه هاست...كه آخرين نقطه پايان منه،وآغاز تو شايد،واو،واوهاي ديگر...
وبه خاطر همينه اندكي صبر....به جاي 3 نقطه ادامه دار تا بي نهايت،4نقطه داره...كه نقطه چهارم خطه پايانه...كه آغاز يك سحر نزديك...وسحرنماد رسيدن به تمام خوشي هاست...غايت آرزوهاست...شايد به اين دليله كه وقتي اين جمله رو ميشنوم ياد صاحب آرزوها،صاحب اعصارودورانها ميفتم... .
سبز باشيد وپايدار